کد مطلب:94443 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:217

خطبه 026-اعراب پیش از بعثت












[صفحه 123]

آهنگ ورود به نهروان را داشت كه پای بر سكوی منبر نهاد و مردم را به یاد دوران فلاكت بار جاهلیت و زمان افتخارآمیز محمد (كه درود خدا بر او باد) انداخت آن هنگام كه این قوم در جهل و بی خبری بی هیچ آداب و ترتیبی در میان صحاری خشك و سوزان، پای برهنه و بی خانمان، گندآبها آبشان بود و ریگزارهای سوزان و داغ بسترشان، و این هنگام كه از بركت رسالت و هدایت رسول خدا محمد مصطفی روح را در آب زلال رستگاری شستند و جان را در بستر محراب نیایش و ستایش خدا آسوده ساختند آیا فراموش كرده اید كه: از گندآبها می نوشیدید و در ریگزارهای سوزان منزل داشتید؟ بی هیچ شبهه ای آفریدگار مهربان، رسول ما محمد (كه درود خدا بر او باد) را برانگیخت تا گیتی منزلان، را از سرانجامشان آگه كند. وه! كه تا چه حد او در نشر و ابلاغ وحی الهی امین و راست پیمان بود! شما ای قوم عرب، بیاد آورید كه چگونه در آن هنگام پر هنگامه، در گنه بارترین آئین ها و ویرانه ترین خانه ها، در میان ریگزارها و سنگلاخ ها، با مارهای ترسناك كه گوش شنوا نداشتند و از آواها نمی رمیدند زندگی می كردید گندآب تیره را می نوشیدید، و طعام ناگوار و بد هضم می خوردید. خون یكدیگر را از روی

وحشیگری می ریختید و خویشان و نزدیكان را در مهلكه های مرگبار رها می ساختید. در ستایش بتهای خود سخت چنگ افكنده بودید و چشم از گناه و فساد فرو نمی بستید

[صفحه 124]

در میان این تیره گیهای هستی سوز، من دیده گشودم و پیرامون خود جز خویشانم، یار و یاور و هم آوازی ندیدم. مرگ و نیستی را بر خاندان خود روا ندانستم، و با آنكه خار اندوه در چشمانم می خلید، چشم از این جور و جفاها فرو بستم و شراب تلخ ستم را - با وجود استخوان كشنده ای كه در گلویم نشسته بود- نوشیدم. خشمم را فرو بلعیدم و در حالیكه راه نفس بر من بسته می شد، بر آنچه كه از طعم حنظل بسی تلخ مایه تر بود، صبر و شكیبائی ورزیدم

[صفحه 125]

این شخص (عمروعاص) با معاویه هم پیمان نشد، جز اینكه بهای منشور خویش را از او بگرفت. دستان این سوداگر ببریده بادا رسوا و شكسته باد آن عهد و پیمان خریدار زیانكار! ساز و برگ نبرد آماده سازید و آنچه برای كارزار لازم است فراهم آورید. زیرا، لهیب آتش جنگ، سوزان است و شعله اش بالا گرفته خویشتن را در جامه شكیبائی بپوشانید و جز صبر و تحمل شعاری نداشته باشید زیرا تنها راه پیروزی بر دشمن شكیبائی است و بس


صفحه 123، 124، 125.